در آخرین جلسه دولتِ احمدی نژاد در حضور خامنه ای ده ها دروغ گفته شد و خامنه ای همه را تایید کرد.



در آخرین جلسه دولتِ احمدی نژاد در حضور خامنه ای ده ها دروغ گفته شد و خامنه ای همه را تایید کرد.

ده ها عدد و رقم و آمار دروغ از زبان احمدی نژاد و وزرای او در حضور خامنه ای گفته شد به گونه ای که انگار 8 سال پیش، کشور ایران، ویرانه ای بوده و حالا گلستان شده است و جناب خامنه ای در پایان این جلسه به دفاع تمام قد از دولت احمدی نژاد پرداخت.
یاد باد وصیت و آخرین آرزوی داریوش بزرگ که می گفت: اهورامزدا این کشور را از لشکر دشمن، از خشکسالی و از دروغ پاس دارد.

جایزه ی دولتی قلم زرین در شان استاد شفیعی کدکنی نیست.

در خبرها آمده بود:

 این لینک در بالاترین درج شده و با تعداد زیادی مثبت مروبرو می شود. اما:

دوستان بالاترین! این جایزه ی دولتی که در فهرست نامزدان آن، نام علیرضا قزوه هم دیده می شود در شان استاد شفیعی کدکنی نیست. علیرضا قزوه، مشاور فرهنگی سعید جلیلی در انتخابات بود!
چنین جشنواره های بی خاصیتی با آوردن نام یک شخصیت بزرگ و مورد تایید مردم، می خواهند به خودشان اعتبار ببخشند. مطمئن باشید شفیعی کدکنی هرگز برای دریافت چنین جایزه ای پای در چنین جشنواره ای نخواهد گذاشت! 

از «عارف» بت نسازید. ایشان ائتلاف اصلاح طلبان را سه روز به تاخیر انداخت.



در روزهای پس از انصراف آقای عارف از ایشان به عنوان اصلاح طلبی فروتن یاد شد اما بابد به خاطر داشت ائتلافی که قرار بود صبح شنبه 18 خرداد اعلام شود با انصراف دیرهنگام آقای عارف سه روز به تاخیر افتاد. نیز ایشان نه از روی فروتنی که از روی ناچاری و پس از این که شورای مشورتی اصلاح طلبان آقای روحانی را به عنوان کاندیدای منتخب اعلام نمود و محمد خاتمی نیز نامه ای به او نوشت، انصراف داد. عارف در متن بیانیه ی انصرافش نیز نامی از حسن روحانی نبرد.
این مطلب را از این رو نوشتم که اگر ائتلاف اصلاح طلبان صبح روز شنبه هجدهم خرداد همان طور که از پیش اعلام شده بود به نتیجه می رسید 3 روز کامل فرصت تبلیغاتی برای کاندیدای نهایی اصلاح طلبان فراهم بود و به طور قطع در افزایش آرای حسن روحانی هم تاثیرگذار بود. شاید این تاخیر بیهوده که از شواهد و قراین برمی آید در نتیجه ی لجبازی و عدم تمکین آقای عارف روی داد می توانست آرای آقای روحانی را که در لبه ی مرز 50درصد پیش می رفت کاهش داده و حتی نتیجه ای دیگر رقم بخورد.
شورای مشورتی اصلاح طلبان باید حقیقت را بگوید و توضیح دهد که چرا با سرنوشت مملکتی به خاطر تک روی یک فرد، بازی شد؟

ای کاش، روحانی و عارف هر دو انصراف بدهند.

ای کاش، روحانی و عارف هر دو انصراف بدهند.

حضور نصفه و نیمه مردم در انتخابات موجب می شود رژیم آن را به نام رای به کل نظام ثبت کند. از طرفی وقتی اصلاح طلبان، با قدرت در انتخابات شرکت نکنند، در صورت پیروزی خفیف آنها چنان چه باز هم تقلب و مهندسی آرا صورت گیرد و نام کسی دیگر به عنوان رییس جمهور اعلام شود مردم اعتراض چندانی نکرده و اعتراضات جزیی هم به زودی جمع و جور شده و کل ماجرا به نفع حکومت تمام می شود.

لجبازی خامنه ای، کشور را به سوی هرج و مرج و تباهی می کشاند.


لجبازی خامنه ای، کشور را به سوی هرج و مرج و تباهی می کشاند.
اگر خامنه ای به مرگ ناگهانی دچار نشود روندی که در پیش است در کمتر از 2 سال آینده کشور را به سوی هرج و مرج و تباهی می کشاند. خمینی با تمام اشتباهاتی که داشت سرانجام تن به نظرات مشاورانش داد و جام زهر را سر کشید اما شخصیت لجبازی که خامنه ای دارد هیچ امیدی برای بهبود وضعیت نگذاشته است.
متاسفانه گروهی از اصلاح طلبان هنوز به فکر تغییر از درون هستند و به این نکته توجه نمی کنند که با یک بیمار جسمی و روانی به نام خامنه ای سر و کار دارند که هیچ گونه اصلاح و سازش برایش معنا ندارد و به اعتقاد بنده محال است که چنین شخصیتی یک گام از مواضع نادرست خود پای پس بکشد. به حوادث پس از انتخابات نگاه کنید و سیاست مشت آهنینی که جناب خامنه ای در پیش گرفت. او در این راه مهمترین پشتوانه ای را که می توانست برای خود حفظ کند یعنی رفسنجانی را هم زیر پاگذاشت و در حالی که می توانست با اندکی نرمش اوضاع به هم ریخته ی پس از انتخابات را سامان بخشد و وجهه ی خود را هم حفظ کند هرگز کوتاه نیامد. آیا وقت آن نرسیده که طیف های مختلفی که مخالف وضعیت کنونی هستند بر سر این نکته به توافق برسند که این رژیم اصلاح پذیر نیست و سیاست ها و برنامه های خود را به طور هماهنگ و قدرتمندانه در جهت حذف این رژیم متمرکز کنند؟

آقای مقام رهبری! می بینم جام زهر رو جرعه جرعه می ری بالا

آقای مقام رهبری! می بینم جام زهر رو جرعه جرعه می ری بالا. آره اینجوری گیرایی ش بهتره. راحل یکجا رفت بالا ضایع شد.
نوش...

حذف یارانه ها فرصتی طلایی برای از سرگیری اعتراض ها

قرار است یارانه های افرادی که مبلغ یارانه رقمی بین 5 تا 10 درصد حقوق شان می شود را قطع کنند. احمدی نژاد می گوید حدود 10 میلیون نفر را شامل می شود. این دروغی آشکار است. طبق گفته ی خودشان کسانی که بین 400 تا 800هزار تومان حقوق داشته باشند باید یارانه شان قطع شود. با یک آمار سردستی معلوم می شود که بیش از 80٪ مردم مشمول این قاعده می شوند. کسی از آمار واقعی قطع یارانه ها باخبر نخواهد شد و دولت با این کار قصد ایجاد دودستگی بین مردم را دارد. در این صورت اگر کسی اعتراض کند می گویند این جزء همان 10 میلیون مرفه بی درد است در حالی که رقم واقعی بسیار بیش از این هاست. حال فرصت مناسبی است که تمام کسانی که یارانه شان قطع می شود به طور هماهنگ از پرداخت قبض هایشان خودداری کنند. اگر این افراد همان 10 میلیون نفری باشند که دولت گفته است پس به راحتی می تواند سر و ته موضوع را جمع کند اما اگر جمعیتی بالغ بر 50میلیون را شامل شود آن وقت است که کشور با بحرانی اساسی روبرو می شود. این فقط هماهنگی مردم را می طلبد. همه با هم از پرداخت قبض های گاز، برق و تلفن خودداری کنیم. آیا رهبران و چهره های مردمی می توانند یک فراخوان هماهنگ برای این کار آماده کنند.

وقتی شاعر روشنفکر ما از خامنه ای نقل قول می آورد... آقای احمدرضا احمدی دست شما درد نکند!



در صفحه40 چلچراغ شماره 452 تاریخ 19 آذر 1390 نوشته ای از احمدرضا احمدی آمده است که درباره کتاب صحبت کرده و از جمله می آورد: «...اوضاع اقتصادی بسیاری از مردم این اجازه را به آن ها نمی دهد که بتوانند کتاب هایی را که به آن ها علاقه مندند در سبد خرید خانه شان قرار دهند. با توجه به صحبت های اخیر آیت الله خامنه ای در رابطه با کتاب و کتاب خوانی، ای کاش مسئولان هم حرکتی در این راستا انجام دهند...»

آقای احمدرضا احمدی عزیز! شاهد مثال آوردن از خامنه ای؟ آن هم برای شاعری که به عنوان شاعری مردمی شناخته می شود؟ جناب آقای احمدی آیا خبر ندارید در این مملکت چه اتفاقاتی افتاده است؟ از کسی نقل قول می آورید که دستش به خون مردمان هم وطنتان آغشته است؟ شما می توانید شاعری سیاسی نباشید و آن طور که در تیتر همین مطلب هم آمده «عشق، عشق و عشق» مانیفست زندگی تان باشد. کسی هم از شما گلایه نکرد که چرا مثلن از جنبش سبز حمایت نکردید و شعری نسرودید. اما قرار نبود که این گونه رودر روی مردم، با احترام از دیکتاتوری منفور نام ببرید. جناب آقای احمدی گمان نمی کنم ساندیس خوران پاچه خوار ولایت، مخاطبان شعر شما باشند و اصلن شما را بشناسند؛ مخاطبان شما و هواداران شعرهایتان همین بچه هایی بودند که مشت و باتوم و گلوله خوردند و فریاد مرگ بر دیکتاتور سردادند حال این هم از همراهی شما...!

آقای احمدرضا احمدی عزیز! نوشته بودید که به تازگی مجموعه ای از اشعارتان را برای چاپ فرستاده اید. لطفن به ناشرتان زنگ بزنید و بگویید یک جلد کمتر چاپ کند، من دیگر برای کتاب های شما پول خرج نخواهم کرد.

پی نوشت:

احمد غلامی (روزنامه شرق، 19 مرداد1390) : احمدرضا احمدي روشنفكري پرهيزگار است و براي رسيدن به شاعري و شاعر ماندن رياضت بسيار كشيده:

حسن کیائیان مدیر نشر چشمه: احمدرضا احمدي يك شاعر است، به مفهوم وسيع كلمه. اين جايگاه رفيع، حق مسلم اوست كه نزديك به 50 سال توانسته است با استواري تمام درهر وضعيتي درعرصه شعر و شاعري به حضور خود ادامه دهد. چونان درختي تناور و پرشاخ و برگ كه بزرگي و سرسبزي خود را نه وامدار اين و آن، بلكه از آفتاب و باد و باران به وديعه گرفته است.

آقای اوباما از پیام تبریک نوروزی شما سپاس گزارم.

آقای اوباما
در نخستین لحظه های آغاز سال نو ایرانی، پیام نوروزی شما اشک به چشمانم آورد। لابد این پیام را مشاوران تان تنظیم کرده اند، اما همین که برای ایرانیان وقت گذاشتید و شاید دقایقی را هم صرف تکرار واژه های پارسی این پیام کردید تا آن ها را درست بر زبان آورید از شما سپاس گزارم. راستش روزهایی بود که آرزو می کردم به جای شما یک رییس جمهور تندرو در کاخ سفید می بود تا شاید دولتمردان ایران، عافیت اندیشی کنند و در سرکوب هم میهنانم این قدر خشونت و وحشی گری نشان ندهند. اینک اما از پس ماه ها رنج و عذابی که به دنبال کودتای انتخاباتی سال 1388 از سر گذرانده ام به شما و سیاست های به جا و خردمندانه شما درود می فرستم. همین که با تلاش دولت شما امکان گردش آزاد اخبار و اطلاعات و امکان ارتباط ایرانیان با رسانه های بین المللی (به عنوان مثال حمایت از اینترنت آزاد و یا گسترش "رادیو فردا" که به حق رسانه ای تاثیرگذار و فراگیر است) فراهم شده است و روز به روز بر «آگاهی» مردم افزوده می شود، نوید روزهایی امید بخش و اصلاحاتی پایدار را می دهد. اصلاحاتی که از درون ایران و به همت جوانان سبز و آزاداندیش ایران آغاز شده و همین روزهاست که به بار خواهد نشست.
آقای اوباما
من یک ایرانی آزادم. تک و تنها پای کامپیوترم نشسته ام و از این گوشه دنیا برایتان می نویسم. پشتم به هیچ نهاد و گروهی گرم نیست و اگر هویتم لو برود جانم در خطر است. دوستان و آشنایان ام مرا جوان می دانند اما آن چه در این سال های ظلم و دروغ و استبداد بر سرم آمده موجب شده این جا در این رسانه اینترنتی که خودش شاهکاری از نمایش عزم و اراده جوانان ایرانی است (www.balatarin.com) برای خودم نام "oldman" را برگزینم. آقای اوباما می خوام شعری را که شما در پیامتان آوردید دوباره بخوانم: «اگر چه پيرم ولی هنوز، مجال تعليم اگر بود، جوانی آغاز مي کنم، کنار نوباوگان خويش» و بگویم هنوز به روزهای خوب آینده امیدوارم نه تنها برای میهن ام ایران، که برای دنیایی که در آن زندگی می کنیم. دنیایی که بر این باورم دنیایی زیباتر خواهد شد با وجود سیاستمدارانی همچون شما که نیک دانسته اید سعادت انسان ها در تمام گوشه گوشه آن به سعادت و خوش بختی هم دیگر وابسته است و چنان چه در هر نقطه دنیا ظلمی روا شود و حقوق انسانی نادیده گرفته شود و جهانیان به آن بی تفاوت بمانند روزی بر سرنوشت خود آنان تاثیر گذار خواهد بود.
آقای اوباما
من هم نوروز ایرانی را به شما تبریک می گویم। برای شما سال های سال، زندگی و سرزندگی آرزو می کنم و از قول شاعر عزیزمان، حافظ شیرازی می گویم: «تن ات به ناز طبیبان نیازمند مباد/ وجود نازک ات آزرده گزند مباد»
درود بر شما، یک ایرانی

جنبش سبز و راهکاری برای کمک به سیل زدگان پاکستان

من به هیچ کدام از نهادهای حکومتی مستقر در ایران برای کمک رسانی به سیل زدگان پاکستان اعتماد ندارم. پیشنهاد می دهم یک موضوع داغ در بالاترین ایجاد شود و راهکارهای ارسال کمک بررسی شود. پیشنهاد خودم این است که یکی از آقایان موسوی و کروبی، یک شماره حساب ویژه برای کمک به سیل زدگان پاکستان اعلام کنند و یا یک موسسه خیریه مورد اعتماد را معرفی کنند تا کمکهای مردمی به آنجا واریز شود. می توان از این موضوع برای نشان دادن هماهنگی و اقتدار جنبش سبز هم بهره گرفت مثلا «یک روز خاص» برای واریز مبلغ یا اهدای کمکها در نظر گرفته شود.

خریداری روزنامه­های اصلاح­طلب، کمکی کوچک به جنبش سبز

خریداری روزنامه­های اصلاح­طلب، کمکی کوچک به جنبش سبز. دوستان در شهرستان­ها حمایت کنید. روزنامه شرق امروز یکشنبه (18/2/89) با لوگوی سبز و تصویری از عادل فردوسی­پور که شالی سبز­رنگ دور گردنش انداخته، منتشر شد. تصویر عادل فردوسی­پور به بهانه گفتگویی با او درباره ترجمه­اش از یک کتاب ورزشی که به تازگی منتشر شده، تصویر اول روزنامه شرق بود. امروز که به خاطر شنیدن خبر اعدام فرزاد کمانگر و جمعی دیگر از زندانیان سیاسی حسابی دلم گرفته و اعصابم به هم ریخته بود، با خود فکر می کردم در مقابل این حکومت کثیف و خون­ریز چه می­توانم بکنم. هرچند ناچیز اما گمان می­کنم خرید روزنامه­های اصلاح­طلب و توصیه دیگران به خرید آنها می­تواند کمک کوچکی باشد به زنده ماندن جنبش سبز آزادی­ مردم ایران. به یقین می­­­توان گفت روزنامه­­­نگاری در نشریات اصلاح­طلب، یکی از عاشقانه­ترین و جنون­آمیزترین فعالیت­­های مدنی است.
دست تمام روزنامه­نگاران آزاده­ی ایرانی را می­فشارم و آرزوی روزهایی بهتر را برای آنان دارم.

نمايشگاه کتاب تهران، فرصتي تازه براي جنبش سبز



نخستین نمایشگاه کتاب تهران پس از کودتا،فرصتی تازه برای سبزها (15 تا 25 اردیبهشت 89)

نمایشگاه کتاب تهران به روایتی مهمترین و بزرگترین رویداد فرهنگی هر ساله کشور است. دولت احمدی نژاد از همان دور اول حضورش سعی کرد با تغییر مکان نمایشگاه، ناهمزمانی نمایشگاه مطبوعات و کتاب، منزوی کردن ناشران مستقل و غیر وابسته و صدور مجوز فله ای برای حضور ناشران مذهبی و سیاسی وابسته به حکومت، نمایشگاه کتاب را در خدمت اهداف و عقاید حزب و گروه خود درآورد.دولت کودتا بسیار دوست دارد از نخستین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران پس از کودتای ننگین 22 خرداد88، برای مشروعیت بخشیدن به خود نهایت بهره برداری را ببرد. به هر حال حضور نصفه و نیمه چند کشور خارجی و پوشش گسترده اخبار نمایشگاه کتاب، و این رسم که همه ساله رهبر و رییس جمهور در یک ژست تبلیغاتی و پز روشنفکری، در نمایشگاه حضور می یابند، فرصتی است تا سبزها در یک پاتک حساب شده با برنامه ریزی مناسب، از این مناسبت فرهنگی به سود خود بهره برند.
حضور گسترده بازدیدکنندگان شهرستانی از سراسر کشور، بازدیداردوهای دانش آموزی و دانشجویی و تجمع ده روزه قشر فرهنگی و نخبه های روشنفکری که برای حضور در نمایشگاه، نیازی به هیچ مجوزی ندارند، موقعیتی است که از هم اکنون باید برای آن طرح و برنامه داد و نمایشگاه بیست و سوم را به نمایشگاهی سبز بدل کرد.

در همين پيوند:
http://www.mehrnews.com/fa/NewsDetail.aspx?NewsID=1047748
مسئول بخش بین‌الملل نمایشگاه کتاب تهران از حضور پُررنگ چین و نخستین شرکت ناشران روسی در این نمایشگاه خبر داد. محمدرضا وصفی در گفتگو با خبرنگار مهر، با اعلام این خبر گفت: روسیه که سال گذشته نمایشگاه کتابش به صورت سمبلیک در نمایشگاه کتاب تهران حضور یافته بود، امسال برای نخستین بار با ناشرانش به ایران می‌آید.
وی همچنین با اشاره به درخواست مسئولان نمایشگاه کتاب چین از ایران برای اختصاص فضای بیشتری به ناشران این کشور در نمایشگاه کتاب تهران، افزود: امسال سعی می‌شود ظرفیت بیشتری به این کشور اختصاص پیدا کند.

http://www.mehrnews.com/fa/NewsDetail.aspx?NewsID=1056632
حمید قبادی معاون اجرایی نمایشگاه کتاب تهران از برگزاری جلسه‌ای دیگر با نهادهای شهری برای آماده‌سازی نمایشگاه و در آینده نزدیک خبر داد و همچنین درباره احتمال تغییر زمان برپایی نمایشگاه با توجه به ایام سوگواری حضرت فاطمه (س) گفت: انشاءالله نمایشگاه امسال رنگ و بوی فاطمی خواهد داشت و سعی می‌کنیم که این مناسبت را به صورت برجسته در نمایشگاه پاس بداریم. سال گذشته نمایشگاه از 14 تا 24 اردیبهشت برپا شد و امسال از 15 تا 25 همین ماه برگزار خواهد شد.


http://www.ghalam.info/1388/11/post-270.html
نمایشگاه بیست و سوم گفت: از اینکه به کسی اعلام کرده باشند که از حضور در نمایشگاه
محروم است یا نه خبر ندارم ولی فکر می‌کنم کسانی که شرایط شرکت در نمایشگاه را
نداشته‌اند خواسته‌اند از این اتفاق استفاده‌ای کنند.
وی افزود: هر ساله ضوابطی برای حضور ناشران در نمایشگاه تعیین و اعلام می‌شود و
البته این شامل حال بعضی‌ها نمی‌شود. خیلی از ناشران هم این طرف و آن طرف تقلا
می‌کنند و ممکن است نامه‌نگاری‌هایی هم بشود و چون بعضی از این نامه‌ها به دست من
هم می‌رسد می‌دانم خیلی‌ها که حائز شرایط شرکت در نمایشگاه نیستند اینگونه رفتار
می‌کنند.
رئیس نمایشگاه کتاب تهران در سال 89 ادامه داد: یک مورد از این اعتراضات را از جانب
فردی که آدمی سیاسی است و وارد عرصه نشر هم شده، شنیدم و گویا خواسته بود با جوسازی
فضا را ملتهب کند و چیزهایی گفته بود که نه در جلسات ما مطرح می‌شود و نه مرتبط است
با مسائل نمایشگاه کتاب و حرفهای بی‌ربطی بود که واقعاً نفهمیدم منظورشان چیست.
معاون فرهنگی وزارت ارشاد اضافه کرد: من فکر کردم شاید یک ماموریت سیاسی به ایشان
واگذار شده و خواسته باشد که بحث نمایشگاه را هم سیاسی کند منتها حوزه فرهنگ مرتبط
با این قضایا نیست و راه خودش را می‌رود.
وی در پاسخ به این سوال که "اسامی ناشرانی که نمی‌توانند در نمایشگاه حضور یابند،
چه زمانی اعلام می‌شود؟" گفت: ما اسامی ناشرانی را که می‌توانند در نمایشگاه شرکت
کنند بعد از اینکه ثبت نام قطعی تمام شد، اعلام می‌کنیم. روش ما سلبی نیست و در
واقع اسامی کسانی را که می‌توانند حضور یابند اعلام می‌کنیم نه کسانی را که
نمی‌توانند.
رئیس نمایشگاه کتاب تهران افزود: حدود 9000 نفر در کشور پروانه نشر دارند اما حدود
2000 ناشر در نمایشگاه شرکت می‌کنند. ممکن است عدد و رقم ناشرانی که نمی‌توانند در
نمایشگاه حضور یابند برای ما قابل احصا نباشد و طبیعی است که اسم 2000 ناشری را که
می‌توانند شرکت کنند اعلام می‌کنیم نه آن 7000 ناشر باقیمانده را.

اسکناس نویسی سبز


قبل از ارسال این لینک، روی10 قطعه از اسکناس های کیفم شعار نوشتم. از شما هم می خواهم هم اکنون از پای کامپیوتر بلند شوید. دست کم روی 10 تا اسکناس شعارهای سبز بنویسید. این چند روز باقیمانده تا 22 بهمن را باید بسیار جدی گرفت. توجه کنید اگر 22 بهمن صدای اعتراض ما، کوبنده نباشد رژیم نتیجه می گیرد که موج سرکوب و تهدید و اعدام، جواب داده و آن وقت جان تمام هم میهنان دربندمان به خطر می افتد. همه با هم پیش به سوی 22 بهمن سبز

تاریخ ارسال:16بهمن1388



نکاتی در مورد اسکناس نویسی سبز به نقل از وبلاگ ارتش سبز:

(برای دیدن عکس ها به این وبلاگ سر بزنید)


وقتی یک اسکناس شعار نویسی شده به دستم می رسد

احساس دلگرمی عمیقی می کنم.

و اين يعني اميد

اسکناس تنها رسانه ايست که 24 ساعت شبانه روز در دست همه افراد جامعه در حال رد و

بدل شدن است. همين الان بلند شده و هرچه اسکناس در منزل داريد را با شعارهاي سبز

مورد مهرورزي قرار دهيد. اصلا نگران اين نباشيد که اسکناس سرمايه ملي است و نبايست

به آن آسيب رساند و از اين حرف ها…. بهترين سرمايه هاي اين مملکت جوان ها و زنان و

مردانش هستند که حکومت خون با گلوله از اونها پذيرايي ميکنه و …. پس اصلا حس ترحم

نسبت به اسکناس نداشته باشيد. در ضمن ايرانمان را که پس گرفتيم آنوقت يک دانه از

اين اسکناس ها را هم در دست نخواهيم گرفت، همه آنها سوزانده مي شوند و به جاي نقوش

ضحاکان بر روي آنها اسکناس هايي با نقوش زيباي برگرفته از فرهنگ کهن سرزمين سبزمان

جايگزين مي شود.

در حال حاضر در کشور ما 8 ميليارد قطعه اسکناس گردش مي کند

بر اساس گزارش اداره کل نشر اسکناس بانک مرکزي در سه سال گذشته به طور ميانگين

سالانه يک تا يک ميليارد و 400 ميليون قطعه اسکناس چاپ شده است. به گزارش خبرنگار

اقتصادي ايرنا، ميانگين عمر اسکناس در ايران با وجود رعايت همه استانداردهاي

کيفيتي در تهيه آن، حدود نصف عمر اسکناس در کشورهاي صنعتي است. ميانگين عمر

اسکناس در ايران، پنج سال است که با توجه به کيفيت اسکناس ها حداقل بايد دو برابر

مقدار فعلي يعني 10 سال باشد. وي سرانه اسکناس در ايران را 115 قطعه اعلام کرد که

حدود 10 برابر استاندارد جهاني است.

صنيعي آبادي با بيان اين که ميزان قطعه اسکناس در گردش از سرانه اسکناس ضرب در

جمعيت به دست مي آيد، افزود: در حال حاضر در کشور ما هشت ميليارد قطعه اسکناس

گردش مي کند.

به اين ترتيب اگر تعداد افرادي که به شعار نويسي بر روي اسکناس در جنبش سبز مشغول

هستند را هم حداقل 1 ميليون نفر برآورد کنيم، هر نفر بايد در حدود 1000 قطعه اسکناس

را شعار نويسي کند تا بتوانيم رکورد شعار نويسي بر روي اسکناس را با تعداد 1

ميليارد اسکناس شعار نويسي شده براي اولين بار در ايران بشکنيم! و اسکناس ها را

حاوي پيامهاي آزادي و عدالت کنيم.

اسکناس رسانه ماست. دست در دست يکديگر اسکناس هاي اطرافمان را بايد شعار نويسي کنیم.

بهترين راه برنامه ريزي است. مثلا مانند برنامه ورزش روزانه، عهد ببنديد با دوستان

خود که هر کدام روزي 20 عدد اسکناس را هر جور شده شعار نويسي کنيد و روانه بازار

مصرف نماييد.

سونامي اسکناس نويسي در ايران

اطلاع رساني مناسبت هاي مهم بر روي اسکناس

فرضا قرار است راهپيمايي بزرگي طي روزهاي ديگر انجام شود. اسکناس بهترين رسانه براي

اعلام فراخوان عمومي به شرکت در اين مراسم است. مثلا از اين روش براي روز قدس بهره

برداري شد:

پس قدرت اسکناس را دست کم نگيريد!

مزاياي شعار نويسي بر روي اسکناس

- اسکناس خود به خود پخش میشود، حتی به دست حامیان و هواداران حکومت.

- پيام شما بر روي اسکناس بدون هیچ هزینه ای شهر به شهر و روستا به روستا به همه

جای ایران حتی دورافتاده ترین نقاط میرود و بدون هیچ مانع و سدّی به درون خصوصی

ترین حوزۀ زندگی افراد نفوذ میکند.

- اسکناس مثل اس ام اس و سایت و روزنامه و شبکۀ ماهواره ای نیست که نهادهای حکومتی

بتوانند آن را مسدود، فیلتر، یا توقیف کنند و یا به صورت سیستماتیک روی آن پارازیت

بیندازند.

- شیوع آن در کل ایران یکنواخت است، و دایرۀ مخاطبان آن همۀ اقشار را در بر میگیرد،

برخلاف روزنامه ها، سایتها و… که نه همه به آنها دسترسی دارند و نه گستردگی اش در

همه جای ایران به یک اندازه است. اکثر روستاهای ما از روزنامه و اینترنت محروم اند.

و اسکناس را همه دارند.

- این کار وقتی به صورت گسترده و موجوار شایع شود امکان ردیابی و شناسایی وجود

ندارد و کاملا ایمن است.

ــ فعالیت وقتگیری نیست و تقریبا هیچ هزینه ای بر نمی دارد.

ــ همه میتوانند در این کار به راحتی شرکت کنند. دکتر، مهندس، پرستار، معلم،

راننده، بازاري، خانه دار، پير و جوان و …

نکات مهم در شعار نويسي بر روي اسکناس

- جملات با مسما و زيبا و داراي اثربخشي بالا خلق کنيد و در شعارهايتان به کار

ببيريد. اين برعهده ذهن خلاق شماست که تا چه اندازه مي تواند در اين راستا قدرت

مانور داشته باشد.

- برای تشخیص اسکناس شعاردار، کارمند بانک نمیتواند از دستگاه شمارشگر استفاده کند.

پس او باید اسکناسها را با دست بشمرد. ولی در هنگام شمارش اسکناس با دست همیشه گوشه

بالا یا پایین اسکناس دیده میشوند. بنابرین اگر شعار نویسی در وسط اسکناس باشد

(ترجیحا به صورت عمودی)، کارمند بانک متوجه آن نخواهد شد.

- مطالب را با خط خوش و خوانا بنویسید (ننوشتن بهتر از بد نوشتن است).

- در نوشتن فرقی بین اسکناس ریز و درشت نیست؛ از این لحاظ ارزش اسکناس 50 تومانی و

پنج هزار تومانی یکسان است.

- شعارها را بر روی قسمتی از اسکناس بنویسید که زمینۀ سفید و روشن دارد تا کاملا به

چشم بیاید.

- ترجیحا از رواننویس خوشرنگ یا ماژیکهای نازک مخصوص سی دی و یا خودکارهای پررنگ

استفاده کنید. (و ترجیحا سبز پررنگ)

- روی هر اسکناس آنقدر ننویسید که در نگاه اول زیاد غیرعادی و شلوغ به نظر برسد و

نتوانید آنرا به کسی بدهید. حداکثر دو جای اسکناس را بنویسید و آنهم طوری باشد که

بتوانید آنرا براحتی به هر کس بدهید.

- از هر فرصت و فراغتی برای نوشتن روی اسکناسها استفاده کنید و سعی کنید هر شب (با

صرف چند دقیقه وقت) تعدادی اسکناس برای فردا آماده کنید تا حتی الامکان اسکناس

ننوشته به کسی ندهید (میتوانید اوقات فراغت خودتان را به این کار اختصاص دهید).

همچنین میتوانید یک قلم همراه خود داشته باشید تا هرجا لازم شد برای این کار از آن

استفاده کنید. هیچ اسکناسی را ننوشته باقی نگذارید.

- مهم همّت بلند و تداوم کار است. این کار باید از این به بعد جزء کارهای روزانۀ ما

قرار گیرد و مثل غذاخوردن به آن عادت کنیم تا نتیجۀ کامل داشته باشد. ما به دنبال

یک هدف بلندمدت هستیم که نتیجۀ آن هم ماندگار است. نکند به گمان اینکه این کار اثر

آنی و فوری ندارد سُست شویم. ما می خواهیم مردم را آگاه کنیم، زیرا همین آگاهی

درمان تمام بیماری های فرهنگی و سیاسی کشور ماست. میگویند “ملت آگاهند” اما در

حقیقت از آگاه شدن ملّت میترسند، و شاهد آن بستن سایتها و روزنامه ها و دستگیری

روزنامه نگاران و خبرنگارانی است که میخواهند مردم را از واقعیّات جاری کشور آگاه

کنند، و نیز با ممنوع کردن ماهواره، مانع گردش آزاد اطلاعات میشوند. رمز پیروزی ما

آگاه شدن مردم است. ما میخواهیم اعتراض مدنی خود را به گوش تک تک مردم و صاحبان

قدرت برسانیم. برای این کار به سه عامل زمان، پشتکار، و حوصله نیاز داریم.

سفارش ساخت مُهر براي راحتي کار در اسکناس نويسي

اگر مُهر ساز آشنايي سراغ داريد، شعار هاي خود را به او سفارش داده تا برايتان به

صورت مُهر در آورد تا با سرعت بالاتري بتوانيد اسکناس هاي دم دست خود را شعار نويسي

کنيد. توجه کنيد اگر مهر ساز آشنا سراغ داريد براي هر شعار با مسما چندين مهر سفارش

دهيد و اين مُهرها را هم بين دوستانتان پخش کنيد تا آنها هم به موازات شما کار شعار

نويسي را انجام دهند.

اگر مُهر ساز آشنا سراغ نداريد، بهترين کار اين است که اگر دوست و آشنايي در خارج

از کشور سراغ داريد نمونه شعارهاي خود را در فتوشاپ در آوريد و براي اين آشناي خود

در خارج از کشور ايميل کنيد تا مهر ژلاتيني آن را براي شما ساخته و با خود به ايران

بياورد. هميشه به فکر دوستان خود نيز باشيد و براي آنها نيز سفارش مهر دهيد.

چگونه مُهر ژلاتینی یاحسین، میرحسین بسازیم؟

چگونه در مُهرسازی های مجاز، مُهر ژلاتيني “یا حسین میرحسین” جهت شعار نویسی روی

اسکناس بسازیم؟

یک- به یک مهرسازی مراجعه کرده و خود را حسین یاوری معرفی کنید، در خواست ساخت

ژلاتین ساده به اسم حسین یاوری کنید.

دو- به یک مهرسازی دیگر مراجعه کنید و خود را حسین میرلوحی معرفی کنید، درخواست

ساخت ژلاتین ساده به اسم حسین میرلوحی کنید.

سه- در همان مهرسازی یک دسته مهر و یک استامپ سبز رنگ نیز سفارش دهید و اگر مهر ساز

خواست ژلاتین را به دسته مهر بچسباند از وی بخواهید که این کار را انجام ندهد.

چهار- یک چسب قطره ای و یک تیغ خریده و به منزل بروید.

پنج- بخش “حسین” از ژلاتین اول را جدا کرده و “یا” از فامیلی یاوری را نیز با تیغ

جدا کنید.

شش- بخش “حسین” از ژلاتین دوم را جدا کرده و “میر” از فامیلی میرلوحی را نیز با تیغ

جدا کنید.

هفت- به ترتیب ژلاتین های “یا”، “حسین”، “میر”، “حسین” را با چسب قطره ای به دسته

مهر چسبانده تا خشک شود.

هشت- از این به بعد هر اسکناسی که به دستتان رسید را به “یاحسین میر حسین” مزین

کنید تا متوجه شوند ما بیشماریم.

اين يک مثال بود. از اين روش بي خطر مي توانيد براي ساختن انواع مهرهاي ژلاتيني

حاوي شعارهاي جنبش سبز استفاده نماييد. کافيست قدرت خلاقيت ذهن خود را به کار

بگيريد.

ساختن مُهر دستی با پاک‌کن

راهنمایی‌های يک دوستِ سبز برای ساختن مُهر دستی با پاک‌کن را در زير مشاهده مي

کنيد.

موادِ لازم:

پاک‌کن، کاتر، چسب.

پاک‌کن را از پهنا دو قسمت می‌کنیم. یکی باریک‌تر و یکی ضخیم‌تر. سعی کنید صاف

ببرید.

روی قسمت باریک‌تر، طرحِ مورد نظرتان را بکشید. هرچه طرحتان ساده‌تر باشه، کار شما

موقعِ برش‌ راحت تر هست.

دورش را با کاتر ببرید تا طرح‌تون در بیاد.

طرحِ آماده را روی قسمتِ قبلیِ پاک‌کن بچسبانید.

میشه یک مهر با طرحِ برجسته:

مي توانيد طرح ها و نوشته هاي ديگر را هم دربياوريد.

حالا يک استامپِ سبز تهيه کنيد (۱۵۰۰-۲۵۰۰تومن). دمِ دست‌تون و هرجا را که دوست

دارید، از جمله روي اسکناس هاتون را باهاش مُهر کنید:

روشهاي زيادي براي مبارزه بدون خشونت و رساندن پيام آزادي در سراسر ايران وجود

دارد، کافيست بيکار ننشسته، اندکي تفکر کنيد و همراه شويد…

شيوه اي جديد و بسيار شيک براي اسکناس نويسي سبز با پرينتر

در صورتي که پرينتر رنگي يا سياه و سفيد هم در اختيار داريد به راحتي مي توانيد

طرحي را در فتوشاپ آماده کرده و به صورت انبوه بر روي اسکناس هاي خود چاپ نماييد.

اگر هر ایرانی روزی 20 اسکناس را شعار نویسی کند میدانید چه ضربه محکمی به این

رژیم دیکتاتوری وارد خواهد شد، این شاید کمترین کاری باشد که می توانیم انجام

دهیم. هم از لحاظ مالی برای دولت خیلی گران تمام می شود و هم از لحاظ مدنی این یک

مبارزه مدنی بسیار قدرتمند است که بزودی تاثیرات مثبتش را خواهد گذاشت.

چند نمونه از شعارهای مناسب برای اسکناسها:

«سهراب مرده راست غمی سنگین

اما، غمی که افکند از پا نیست

برخیز رخش سرکش خود زین کن

امید نوشداروی تو از کیست؟»، «ننگ بر دیکتاتور».

«اندیشه را نمی‌توان زندانی کرد»، «چه کسی می‌خواهد من و تو، ما نشویم / خانه‌اش

ویران باد».

«اندیشه را نمی‌توان زندانی کرد»، «شب سیه سفر کند، غم از وطن گذر کند».

«شهید ندا آقا سلطان»، «نترسید، نترسید، ما همه با هم هستیم».

«ننگ ما صدا و سیمای ما»، «ایرانی می‌میرد، ذلت نمی‌پذیرد».

«با نگاهی گویا، با لبانی خاموش / قصر ضحاک هنوز آباد است / تو به ویرانی این کاخ

بکوش»، «سهراب مرده راست غمی سنگین، اما غمی که افکند از پا نیست / برخیز رخش سرکش

خود زین کن، امید نوشداروی تو از کیست؟».

«هیچ حیوانی به حیوانی نمی‌دارد روا / آنچه این نامردمان با جان انسان می‌کنند»،

«رای سبز من، نام سیاه تو نبود».

«چه کسی می‌خواهد من و تو، ما نشویم / خانه‌اش ویران باد»، «ننگ بر دیکتاتور».

«هموطن! آیا این حکومت و این دولت / شایسته ما ایرانیان است؟»، «بازاری‌ها / بازار

را تعطیل کنید… هموطن اتحاد رمز پیروزی ماست».

«هیچ حیوانی به حیوانی نمی‌دارد روا / آنچه این نامردمان با جان انسان می‌کنند»،

«همه با هم صدا و سیمای کودتا را تحریم کنیم».

«آیت الله منتظری:‌ ولی فقیه بدون انتخاب آزاد مردم، مشروعیت ندارد»، «من اگر

برخیزم، تو اگر برخیزی، همه بر می‌خیزند».

«میرحسین موسوی: تا ما نا امید نشویم این دولت از اعتبار واقعی برخوردار نخواهد

شد»، «شهید ندا آقا سلطان، راه سبز امید».

جنبشي که فراموش نشود حتما ثمر خواهد داد.


منبع: http://arteshesabz.blogspot.com/2009/08/blog-post_6240.html