مبارزه اقتصادی

طرح فلج کردن اقتصاد کشور ورشکستگی بانکها، تعاونی های اعتباری و صندوق های قرض الحسنه
خلاصه: تخلیه کلیه حساب های بانکی ایران
جاوید می گوید:
رشد بی رویه صندوق های قرض الحسنه که بسیاری هم نام ائمه را یدک می کشند واقعا عجیب است. بیشتر آنها در بهترین مکانها مستقر شده و از لحاظ تعداد مشتری و گردش پول با بانکها رقابت می کنند و گاهی جلوتر هم هستند. دقت کنید بهترین بیلبوردهای تبلیغاتی را اجاره می کنند و مدام در تلویزیون هم آگهی می دهند. هر کدام بالاتر بودن نرخ سودش را به رخ دیگری می کشد. آیا فکر کرده اید با سرمایه گذاری در موسسه مالی و اعتباری «مهر» دارید به سپاه و بسیج خدمت می کنید. نام این موسسه قبلا صندوق قرض الحسنه بسیجیان بود که به دلیل نگاه منفی مردم، اسمش را عوض کرد. موسسات «ثامن»، «قوامین»، «میزان»، «انصار» و... وابسته به نیروی انتظامی، دادگستری، فرماندهان سپاه، بنیادها و اشخاص پرنفوذی هستند که با رانتهای حکومتی اداره می شوند و اقتصاد کشور را فلج می کنند. بانک های دولتی هم مستثنی نیستند. همگی در خدمت تثبیت رژیم فعالیت می کنند و از فقر مردم و رکود اقتصادی سوءاستفاده می کنند تا به منافع کلان فردی و ایدئولوژیکی خود برسند. این پیشنهادی است که نیاز به هماهنگی عمومی ندارد. در اولین فرصت هر چقدر موجودی در این بانکها و موسسات دارید خارج کنید. هر کس سهام دولتی دارد بفروشد. دلتان را به اندک سودی که می دهند و یا وامی که در آینده خواهند داد خوش نکنید. به خاطر منافع کوتاه مدت خود، آینده فرزندانتان را نابود نکنید. دقت کرده اید چطور در این سا لها همه را آلوده وام و قسط و ضمانت بانکی کرده اند. کمی به خودتان سختی بدهید تا پایه های اقتصادی حکومت کودتا سست شود. بستن حسابهای بانکی راهی است بسیار مدنی و بدون هیچ خطر سیاسی. از خودتان شروع کنید و مطمئن باشید همان قدر که موج ایجاد شود همه برای خالی کردن حسابهایشان به بانکها هجوم می برند.
مسعود از آبادان می گوید:
مردم شریف ایران با امتناع از دادن صدقات در صندوقهای صدقات که قدم به قدم در تمامی معابر این حکومت فاشیستی کار گذاشته وهمچنین در امامزادها و زیارتگاها وبرعکس با نوشتن شعار مرگ بر دولت کودتاچی وانداختن آن در این صندوقها وزیارتگاها اعتراض خودرا میتوانیم به این دولت بدون هیچ هزینه ای نشاندهیم . باورکنید این پولها بر ضد خود ما وبرای سرکوب کردن خود ما مصرف میشود . الان در 99% منازل در ایران از این صندوق صدقات هستش .این یک تکلیف ملی است وبر تمامی ملت ایران واجب که این صندوقهای باجگیری را که از طرف این دولت نامشروع در منازل ومعابر کار گذاشته تحریم کنند .آنها دراین مورد هیچ غلطی نمیتوانند انجام دهند. طرح فلج اقتصادی دولت: این طرح نیاز به یک فراخوان عمومی و هماهنگی دارد. از یک تاریخ مشخص هیچ کس نه قسط های بانکی اش را بدهد، نه مالیات و نه قبض های مختلف را. اگر این امر عمومی شود مسلما نمی توانند با همه برخورد کنند ضمن این که بسیاری از مردم خودشان ضامن دیگری شده اند و یکی دیگر ضامن خودشان. می خواهند یقه چه کسی را بگیرند؟
germany می گوید:
ژوئن 22, 2009 این نوشته قرار است راهکاری ارائه دهد تا معترضین بتوانند بدون اعمال هر گونه خشونت، خونریزی و یا حتی حرکت خیابانی دولت فعلی ایران را واردار به پذیرش رایشان کنند. در این زمینه راهکارهای گوناگونی مانند اجتماعات آرام، استفاده از نمادها، شعاردادن بر پشت بام، استفاده از چراغ روشن در روز و غیره پیشنهاد شده است. اما می توان گفت هیچ کدام از روش ها و راهکارهای فعلی موفقیت قابل قبولی کسب نکرده اند. موفقیت از این جهت، که تا کنون به جز چندین کشته، مجروح و زندانی عایدی خاصی نصیب مردم کشو ما نشده است. نویسنده این مقاله با این قبیل حرکات اعتراضی مخالف نیست و آنها را لازم و زمینه ساز دست یابی به حقوق انسانی و دموکراسی می داند، اما معتقد است این روشها لازم اما ناکافی اند. در اینجا راهکاری ارائه می گردد که می تواند با احتمال بسیار بالا منجر به نغییر در رویه دولت و اطاعات از نظر و آرای شهروندان گردد. شهرواندان عزیز و رای دهندگان به سه کاندیدای معترض می بایست، توجه داشته باشند که درگیریهای سطحی منجر به تغییر مغز و قلب هیچ ساختاری نخواهد شد. برای تغییر دادن اصولی، می بایست به قلب هر چیز توجه داشت. اما این قلب کجاست؟ در مناظره های پیش از انتخابات دیدیم که بحث کاندیداها عمدتا حول محور اقتصاد صورت می گرفت، زیرا هر نظام و حکومتی قدرت خود را بیش از آنکه از رای مردم کسب کند، از پول آنها کسب می کند. همانطور که می دانیم، در کشورهای غربی مالیات ها و در ایران پول نفت مهمترین عامل تغذیه ای دولت اند. لذا زمانی که جریان پولی یک کشور دچا اختلال گردد، دولت را به زانو در خواهد آورد. از این منظر قلب هر نظام سیاسی اقتصاد آن است. اما چگونه می توان دولت را در زمینه اقتصادی تحت فشار گذاشت. پیشنهاداتی مانند عدم پرداخت قبوض تلفن و آب و برق اگر چه به سیستم اقتصادی و منبع درآمد دولت صدمه می زنند اما نمی توانند یک سکته همگانی در ساختار اقتصادی دولت ایجاد کنند. گزاف نیست اگر بگوییم مرکز هر سیستم اقتصادی، نظام بانکی آن است. توجه به بحران اقتصادی سال 1907 آمریکا در این زمینه می تواند یاریگر ما باشد. در بحران 1907 به دلیل عدم اعتماد عمومی به سیستم پولی و مالی کشور امریکا و وجود خطر ورشکستی سیستم بانکی، یا بهتر است بگوییم ترس از ورشکستگی این سیستم مردم را به سوی بانک ها کشاند. مردم به دلیل نگرانی پول خود را از حساب ها و در نتیجه از سیستم بانکی خارج کردند. نتیجه این امر ورشکستگی بانک های یکی پس از دیگری و فلج شدن دولت بود. در آن زمان به دلیل عدم وجود یک بانک مرکزی در کشور، دولت نتوانست جلوی این مساله را بگیرد. اما آیا امروز دولت ایران در صورت هجوم مردم به بانک ها برای دریافت مطالبات خود می تواند آن را کنترل نماید؟ باید دید دولت تا چه میزان از این مطالبات را از طریق بانک مرکزی پاسخگو است. می دانیم کاهش قیمت نفت دولت ایران را با مشکل جدی تامین مالی مواجه ساخته است. از طرفی دولت ذخایر پولی صندوف ذخیره ارزی را تا قران آخر خرج نموده و خود را در وضعیت خطرناک قرار داده است. بانک مرکزی ذخایر محدود دارد و در صورت وقوع بحران بعید است بتواند حمایت لازم را از سیستم بانکی به عمل آورد. مشکلاتی که خروج پول از سیستم بانکی برای آنها ایجاد می کنند چند دسته اند. اولا مقدار پول (اسکناس کاغذی) در سیستم اقتصادی محدود است. چنانچه مردم بخشی از پول خود را از سیستم خارج و به خانه های خود منتقل کنند، سیستم بانکی از پرداخت مطالبات خود باز می ماند زیرا با مشکل جدی کمبود اسکناس و چک پول مواجه خواهد شد. دوما، بانکها سپرده های مردم را به صورت وام مجددا در اختیار خود مردم قرار می دهند اما برای آنکه بتوانند مطالبات آنها را پاسخ دهند، همواره بخشی از این پول را به عنوان ذخیره احتیاطی نزد بانک مرکزی نگه داری می کنند. این ذخیره تنها ده درصد کل پول سپرده هاست و با خروج بیش از ده درصد پول از حساب ها، بانک ها دچار بحران جدی می شوند. سوما، خروج بخشی از پول توسط مردم موجب ایجاد بحرانی کوچک می شود که اعتماد مردم را به سیستم بانکی کاهش خواهد دادو به ناگاه همه از ترس از دست دادن پول خود به بانک ها هجوم می آورند. دولت در این شرایط می بایست با جلب اعتماد مردم پول را به سیستم بانکی برگرداند! اما دولتی که فاقد اعتماد عمومی بوده و بوسیله کودتا روی کار آمده است در این امر ناتوان خواهد بود. دوباره برگردیم به بحران 1907 امریکا. در این بحران عدم اعتماد مردم به سیستم بانکی موجب بحران شد. در شرایط امروز ایران که کمترین اعتماد به سیستم بانکی وجود دارد، بهترین فرصت برای شکست اقتصادی دولت ایجاد شده است. بحران جهانی، تحریم ها و عدم کمک کشورهای دیگر به ج.ا.ا منجر به ایجاد برزخی برای دولت می گردد که برون رفت از آن جز با پاسخگویی مطالبات مردم و کمک گرفتن از آنها ممکن نیست. نتیجه آنکه همه ما، یعنی کسانی که مهندس موسوی، آقای کروبی و آقای رضایی را انتخاب کرده ایم و احمدی نژاد را رییس جمهور خود نمی دانیم، باید از همین فردا اقدام به خروج تمامی دارایی های خود از بانک ها (خصوصا بانک های دولتی کنیم). توجه کنید انتقال پول از بانک های دولتی به بانک های خصوصی به تنهایی کارساز نیست (هر چند می تواند کمی کمک کند) زیرا سیستم بانکی یک سیستم یک پارچه است و بانکهای دولتی می توانند مثلا با قرض کردن پول از بانک های خصوصی موقتا جلوی بحران را بگیرند. به طور خلاصه کارهایی که باید بکنیم این است: 1- از خودتان شروع کنید: از فردا همه پول ذخیره شده در حسابهای بانکی خود را تا حد امکان تخلیه کرده و در مناطق امن در منزل خود یا گاوصندوق افراد کاملا معتمد نگهداری کنیم. مراقب سرقت پولتان باشید. آن را در جایی حفظ کنید که در عین دسترسی، امن باشد. 2- به سراغ نزدیکانتان بروید: از آنها خواهش کنید دست کم برای مدتی این زحمت را به خود داده و ضمن خارج کردن پولشان از سیستم بانکی آن را نزد خود نگهداری کنند 3- یک کار ساده! شایعه کنید سیستم بانکی دچار مشکل کمبود پول شده، مردم خود به خود از ترس کمبود نقدینگی به بانک ها هجوم می آورند. 4- مهترین قسمت: از طریق ایمیل، مسنجر، تلفن و صحبت دهان به دهان به مردم اطلاع دهید. به آنها بگویید این روش بسیار موثر است و در صورتی که پول خود را خارج نکنند و بحران آغاز شود سیستم بانکی پولی برای پرداخت کردن به آنها نخواهد داشت. در این صورت پولشان را از دست خواهند داد. اجازه دهید این عمل با چنان سرعتی انجام گیرد که دولت چاره ای جز تسلیم نداشته باشد. متن پیشنهادی برای ارسال از طرق مختلف مانند ایمیل: ایرانی عزیز. با خارج کردن پول خود از بانک ها بدون خونریزی و خشونت می توانید دولت را وادار به پذیرش خواسته های خود کنید. این عمل می تواند سیستم بانکی را برای مدت نامحدودی دچار اخلال نموده و دولت را وادار کند که به خواست مردم گوش دهد. هیچ کس نمی تواند شما را برای خارج کردن پول خود از بانک مواخذه یا بازداشت کند اما اثر آن می تواند دولت را به زانو در آورد. بنابراین در مفید بودن این عمل شک نکنید. فردا دیر است. همین امروز چند دقیقه یا ساعت از وقت خود را به این کار اختصاص داده و برای خارج کردن موجودی خود از بانک اقدام کنید. حتی خروج چند هزار تومان هم مفید است، اگرهمه دست در دست هم دهیم. پس نگویید موجودی من کم است. ما میلیون ها نفریم، می توانیم به شکلی آرام و مسالمت آمیز حقوق خود را دوباره احیا کنیم. این موضوع را جدی بگیرید. ممکن است پس از تمام شدن موجودی بانک ها دیگر پولی برای شما باقی نماند، هر چه سریعتر اقدام کنید. پیروزی با ماست. دوستان این موضوع را جدی بگیرید و به اطلاع همه برسانید. اگر به این اقدام و عواقب مفید آن شک دارید از افراد مطلع کمک بگیرید. مطالعه بحران های بانکی جهان می تواند برای بر طرف کردن تردید های شما مفید باشد. شک نکنید که این عمل دست کم فشار اقتصادی شدیدی به دولت وارد کرده و به جنبش دموکراسی خواه ما کمک بزرگی خواهد کرد. برای پس گفتن رایتان امروز اقدام کنید، فردا دیر است. شک نکنید که این عمل نتیجه بخش است. http://germanynevesht.wordpress.com/2009/06/22

هیچ نظری موجود نیست: